مجموعه مقالات علمی پژوهشی مدیریت
مجموعه مقالات علمی پژوهشی مدیریت

مجموعه مقالات علمی پژوهشی مدیریت

( مدیران فردا )

یکپارچگی Consistency است و congruency هماهنگی!

یکپارچه اید یا هماهنگ ؟

اگر در فرهنگ لغت به دنبال معنی consistency و congruency باشید، می بینید هم معنی هستند. اما آیا در مدیریت هم همین طور است؟ نه!

  یکپارچگی Consistency است و congruency هماهنگی!

یکپارچگی، ثبات رویه است؛ استاندارد سازی است. انگار که همه باید مثل هم باشند.
هماهنگی، هم مسیریِ افراد است در رسیدن به اهداف؛ مثل پارو زنانی که هماهنگ پارو می زنند یا اعضای یک ارکستر که هرکس ساز خودش را نمی زند، هماهنگ می نوازند.
استاندارد سازی بوروکراسی را بالا می برد. این خوب است یابد؟ نه الزاماً خوب است و نه بد.

بوروکراسی شدید، انعطاف ناپذیری به دنبال دارد و خلاقیت و نوآوری را پایین می آورد. در چنین فضایی راه حل های جدید سخت پذیرفته می شوند.
اما بعضی کسب و کارها و سازمان ها به خاطر ماهیت کارشان به این استاندارهای سفت و سخت نیاز دارند. مثل خطوط هوایی، بانک ها، بازرسی ها و ...
استاندارد خوب است اما حواسمان باشد این استانداردها، خیلی دست و پا گیر نشوند، سازمان را خیلی انعطاف ناپذیر نکند.

مک دونالد همیشه مثال خوبی از استانداردها، یکپارچگی و دستورالعمل های ثابت بوده؛ اما باز هم انعطاف پذیر است؛ به کارکنانش اجازه می دهد رسیدگی به تقاضای مشتری را به وظایف استاندارد شده شغلی خود اولویت دهند.

 سعی کنید در بالاترین حد استاندارد سازی، باز هم انعطاف پذیر باشید. موفقیت در دنیای امروزه، انعطاف پذیری بالایی می طلبد...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.